1- درصدی از درامد فروشگاه بنیوان (سیدی پرشین سابق) هر هفته به موسسه خیریه محک اهدا میشود. شما هم در این امر خیر سهیم باشید... |
2- در صورت خرید هر 3 محصول، نام شما در قرعهکشی 50 محصول رایگان برای هر نفر قرار خواهد گرفت "ادامه توضیحات" |
3- قرعهکشی یکم هر ماه انجام میشود. برای دیدن برندگان تاریخ یکم شهریور 1403 اینجا کلیک کنید. |
4-
در صورت داشتن هر گونه سوال، پیشنهاد، شکایت و... فقط و فقط به پیج اینستاگرام ما بروید و پس از فالو کردن، از طریق دایرکت پیام خود را بگذارید. پیج اینستاگرام ( CDPERSIAN ) فعلا تنها راه ارتباطی پیج اینستاگرام میباشد. |
متن آثار و زندگی نامه مرحوم محمد رضا آقاسی
با همه لحن خوش آواییم
مولا
شب بود
ولایت
از ذکر علی
از آن بترس
امام حسین
بسیج
احمد
زهرا اگر نبود
حریم راز
حضرت عباس
حجت حق
مسلمان نمایان
خداوند جهان آفرین
روح خدا
راز سه مظلومه
چیست درویشی
هفتادو دو تن
میرسد از راه
پیله خویش
ساقی سرمست ما
قبله قبیله حق
جمکران
ساقی
شرابی از غدیر
آفتاب شیعه
شرابی سوخته
علی جان کوفیان غیرت ندارند
عاشورا
بادهای هرزه
محرم
زنده دلان
غدیر
نماز
خبر آمد
در رسای رهبر
روح نماز
مثنوی بلند شیعه
زندگی نامه:
محمدرضا آقاسي، 24 فروردين ماه سال 1338 در تهران در خانوادهاي مذهبي و شاعر متولد شد. وي به علت اختلاف نظر با مسئولين هنرستان تجسمي ادامه تحصيل نداد و به مدرك سيكل اكتفا كرد. آقاسي قبل از انقلاب، در سالهاي 55 و 56 به عضويت انجمنهاي ادبي آن زمان درآمد و بعد از انقلاب نيز از محضر اساتيدي چون مهرداد اوستا و يوسف ميرشكاك استفاده نمود.
وي از سال 51 شروع به سرودن شعر نمود اما عمده اشعار وي متعلق به سالهاي 68 به بعد است. آقاسي مدتي نيز در جبهههاي جنگ در مناطق شوش دانيال و جزيره مجنون و سه راه جفير و شلمچه بود.
از وي كه با مثنوي بلند شيعه در جامعه شناخته شد، اشعار زيادي در خصوص جبهه و اهل بيت بر جاي مانده است.
محمدرضا آقاسي، شاعر و مثنوي سراي اهل بيت عصمت و طهارت ، در سن ٤٦ سالگي ، بامداد سه شنبه سوم خرداد ماه ٨٤ به علت عارضه قلبي در مركز تخصصي قلب تهران دار فاني را وداع گفت.پيكر وي 5 خردادماه از مقابل معراج الشهداي تهران تشييع و در قطعه ۲۵ شهيدان بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
زهرا اگر نبود:
زهرا اگر نبود محمد یتیم بود
.... پر و بال نخل سبز ولایت عقیم بود
........ زهرا اگر نبود علی همسری نداشت
............ در آسمان سوخته بال وپری نداشت
از آن بترس:
از آن بترس که روزی جمل دوچرخه شود
.... اسیر پنجه امواج راین کرخه شود
........ زنان فاجعه پا در رکاب بگزارند
............ دوباره از سر زنها حجاب بردارند