1- درصدی از درامد فروشگاه بنیوان (سیدی پرشین سابق) هر هفته به موسسه خیریه محک اهدا میشود. شما هم در این امر خیر سهیم باشید... |
2- در صورت خرید هر 3 محصول، نام شما در قرعهکشی 50 محصول رایگان برای هر نفر قرار خواهد گرفت "ادامه توضیحات" |
3- قرعهکشی یکم هر ماه انجام میشود. برای دیدن برندگان تاریخ یکم شهریور 1403 اینجا کلیک کنید. |
4-
در صورت داشتن هر گونه سوال، پیشنهاد، شکایت و... فقط و فقط به پیج اینستاگرام ما بروید و پس از فالو کردن، از طریق دایرکت پیام خود را بگذارید. پیج اینستاگرام ( CDPERSIAN ) فعلا تنها راه ارتباطی پیج اینستاگرام میباشد. |
آشنايي قدم به قدم سه تار
شامل:
- آشنايي با تمام نکات سه تار
- درس هاي فصل بندي شده در محيط نرم افزاري
- نحوه گرفتن ساز
- آموزش روش هاي مختلف نواختن
سه تار از سازهاي مضرابي موسيقي ايراني است که آنرا معمولا با مضراب نمي نوازند و با ناخن ، زخمه مي زنند.
سه تار و انواع سازهاي شبيه به آن مانند دو تار و تنبور و چگور در نواحي مرکزي آسيا و خاورميانه رواج داشته است. به نظر مي رسد که سه تار از قرن چهارم رواج داشته است.
سه تار در گذشته سه سيم ( تار ) داشته و اکنون چهار سيم دارد ( البته سيم سوم وچهارم آن نزديک به هم قرار دارند و هم زمان نواخته مي شوند و مجموعه آن دو را معمولا سيم بم مي نامند ) . با گذشت زمان کساني چون ابونصر فارابي، ابوعلي سينا، صفي الدين ارموي و از متاخران ابوالحسن خان صبا لزرم افزايش يک سيم ديگر ( اين سيم از نظر تاريخي سيم چهارم است ولي سيم سوم خوانده مي شود ) به اين ساز را درک کرده و سه تارهاي امروزي داراي چهار سيم هستند.
سيم سوم سه تار به سيم مشتاق معروف است و به روايتي از ابوالحسن صبا اين سيم را نخستين بار درويشي به نام مشتاق عليشاه به اين ساز افزوده است. برخي از جمله عده اي از عرفا به آن« اوتار» نيز مي گويند.
کلمات سه تار ( ستار ) ، گيتار، ختار( نام آرامي يا آسوري ساز ) همه مي توانند از يک ريشه باشند. لذا تعبير ستار به ترکيب سه و تار چندان منطقي به نظر نمي رسد. عامل ديگري که اين فرضيه را تقويت مي کند طرز تلفظ آن در هند به صورت sitar مي باشد. معمولا کسره فارسي در هند و افغانستان به صورت I کوتاه تلفظ مي شود. با توجه به شباهت عدد چهار در فارسي، درلاتين، در روسي، و چاتور در هندي ( همه به معني چهار ) با نام سازهاي سيمي مختلف مانند ستار، سيتار، خيتار، و گيتار ( نام سازهاي سيمي مختلف ) مي توان فرض کرد که از روز اول اين ساز سيمي چهار تار داشته و به همين لحاظ ستار ناميده مي شده است.
اين فرض که نام گيتار و ستار ريشه تاريخي مشترک داشته باشند چندان دور از واقع به نظر نمي رسد. حالا بايد ديد در کدام زبان هند و اروپايي چهار را به صورت ستار يا احتمالا تستار ( توجه هموطنان ترک و اصفهاني « چ» را به شکل « تس» تلفظ ميکنند ) تلفظ مي کرده اند. البته اين احتمال هم هست که ستار حاصل تغيير چتار يا چيزي مانند آن با گذشت زمان باشد.
نکته ديگري که ما مي گوئيم ستار از خانواده سازهاي زهي است و نمي گوئيم از خانواده سازهاي تاري نشان مي دهد که ايرانيان اوليه از کلمه تار به معني سيم سازهاي زهي استفاده نميکرده ، بلکه لغت زه به اين منظور استفاده مي شده است. و چه بسا که در مقطعي از تکامل زبان فارسي قسمت دوم نام سه تار، و بر اثر يک اشتباه تاريخي، به جاي زه براي ناميدن سيمهاي مرتعش جاگزين شده و رواج پيدا کرده اند.
تار يا تان ( که فعل تنيدن هم از آن مشتق مي شود ) همواره در نقطه مقابل پود به کار مي رود و در مثالهاي فرهنگ دهخدا وساير لغت نامه ها همواره تار و پود با هم آمده يا اشاره به تار به مفهوم مقابل پود است . ريشه « تان» به معني کشيده شده مي باشد.